اول: ادعای اجماع علامه حلی - رحمه الله - درباره نزول این آیه در مورد تصدق انگشتر امام علی - علیه السلام - به نیازمند، بی مبنا نیست; زیرا افزون بر ادعای اجماع نیشابوری (47) و ایجی در این مساله، آن همه روایت از صحابه و تابعین کافی است تا در این باره ادعای اجماع معنوی شود .
دوم: ادعای اجماع اهل علم و محدثان بر این که این آیات در خصوص امام علی - علیه السلام - نازل نشده بی اساس است و مفسران، محققان و محدثان فریقین هیچ کدام چنین ادعایی ندارند .
سوم: جریان تصدق انگشتر را تنها ثعلبی با سند خود از ابو ذر نقل نکرده است، بلکه دانشمندانی دیگر مانند حاکم حسکانی (48) (از دانشمندان قرن پنجم)، ابراهیم جوینی (49) (م: 730 ق) با سندهای خودشان و فخر رازی (50) با تعبیر «روایت شده » از ابو ذر و دیگر صحابه این جریان را نقل کرده اند .
چهارم: کدام یک از اهل علم از محدثان گفته است ثعلبی احادیث ساختگی در تفسیرش آورده و او حاطب لیل (هیزم کش در شب) است؟ این ادعای ابن تیمیه است که ثعلبی را متهم می کند و او را ناآگاه به صحیح و سقیم، سنت و بدعت می شناسد . در حالی که - تا اندازه ای که ما جست وجو کردیم - جملگی دانشمندان وی را سخت ستوده اند، این کلام از ابن خلکان (م: 681 ق) است که درباره وی می گوید: «وی در دانش تفسیر یگانه دوران خود بوده و تفسیری بزرگ نگاشته که بر تمام تفسیرها برتری دارد . غافر بن اسماعیل الفارسی در کتاب سیاق تاریخ نیشابور نام ثعلبی را آورده و وی را با این عبارات ستوده است: «هو صحیح النقل موثوق به » ، «او درست گفتار و مورد اطمینان است .» (51)
تاج الدین سبکی (52) (م: 771 ق)، صلاح الدین صفدی (53) و جلال الدین سیوطی (م: 911 ق) نیز همان تعبیر ابن خلکان را آورده اند و سیوطی افزوده است: «عالما بارعا فی العربیة حافظا موثقا، دانشمندی چیره دست در عربیت و حافظی مورد اطمینان است .» (54)
ابن جزری نیز درباره او عبارت «مفسر امام بارع مشهور، مفسری پیشوا، چیره دستی مشهور، به کار می برد .» (55)
پنجم: بر خلاف ادعای ابن تیمیه که می گفت: بغوی که آگاه تر از ثعلبی است و تفسیرش مختصر تفسیر اوست، این احادیث دروغین را نیاورده است، بغوی در ضمن اقوال گوناگونی که درباره شان نزول این آیه می آورد (اقوالی که با شان نزول آیه درباره امام علی - علیه السلام - هیچ منافاتی ندارد همان طور که در نقد دیدگاه ابن کثیر و فخر رازی ملاحظه کردید) با صراحت نوشته است:
«و قال ابن عباس رضی الله عنهما و قال السدی: قوله «والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة ویؤتون الزکاة وهم راکعون » ، اراد به علی بن ابی طالب رضی الله عنه، مر به سائل وهو راکع فی المسجد فاعطاه خاتمه .»
«ابن عباس و سدی می گویند: خداوند از این آیه «والذین آمنوا . . .» علی بن ابی طالب [ علیه السلام] را اراده کرده است، نیازمندی به امام علی رسید و امام در حال رکوع در مسجد انگشترش را به او داد .» (56)
ششم: تفسیر جامع البیان فی تاویل آی القرآن از محمد بن جریر طبری (م: 310 ق) که در نزد ابن تیمیه اجل تفاسیر و با ارزش ترین آن هاست (57) با پنج طریق شان نزول این آیه را نقل می کند، جملگی این احادیث درباره امام علی - علیه السلام - است ، سه حدیث نص در این معنی است (از جمله یکی از مجاهد - مجاهد بن جبر از تابعین - که ابن تیمیه او را آیت در تفسیر می شناسد (58) ) و دو حدیث به صورت قدر متیقن (59) ، سیوطی نیز حدیثی دیگر از طبری از ابن عباس نقل کرده که گفته است: شان نزول این آیات درباره امام علی - علیه السلام - است (60) ، لیکن هم اکنون در تفسیر طبری چنین حدیثی نیست! !
باز همین طور ابن ابی حاتم نیز با دو سند یکی از عتبة بن ابی حکیم (از تابعین م: 147 ق) و سلمة بن کهیل (از تابعین م: 121 ق) این حدیث را نقل کرده است (61) . پس چطور ابن تیمیه می گوید: دانشمندان بزرگ از اهل تفسیر مانند ابن جریر و ابن ابی حاتم، این احادیث ساختگی را ذکر نکرده اند؟ ! بلکه این سند ابن ابی حاتم به سملة بن کهیل است که تمام افراد سند آن در دیدگاه دانشمندان علم رجال اهل سنت، مورد وثاقت، صدق و راستی اند .
ابن ابی حاتم سند خود را چنین می آورد:
«حدثنا ابو سعید الاشج، حدثنا الفضل بن دکین ابو نعیم الاحول، حدثنا موسی بن قیس الحضرمی عن سلمة بن کهیل قال: «تصدق علی بخاتمه وهو راکع فنزلت: «انما ولیکم الله . . .» .»
«ابن ابی حاتم با این سند از سلمة بن کهیل نقل می کند که گفته است: «علی [ علیه السلام] انگشتر خود را [به نیازمند] در حال رکوع صدقه داد پس این آیه نازل شد: «انما ولیکم الله . . .» .»
افراد این سند عبارت اند از:
الف: ابو سعید بن الاشج (م: 257 ق).
ابو حاتم درباره او می گوید: «ثقة صدوق امام اهل زمانه; وی مورد اطمینان، راستگو، پیشوای عصر خود است » و النسائی می گوید: «صدوق; راستگوست » برخی دیگر با جمله: «ما رایت احفظ منه; دانشمندتر از او ندیده ام » از او یاد کرده اند (62) .
ب: الفضل بن دکین ابو نعیم (م: 219 ق).
وی از مشایخ محمد بن اسماعیل بخاری (مؤلف صحیح) می باشد . یحیی بن معین درباره او می گوید: «ما رایت اثبت من رجلین، ابو نعیم و عفان . انسانی آگاه تر و درست از بر کننده تر از ابو نعیم و عفان ندیدم » و دیگری می گوید: «ما رایت محدثا اصدق من ابی نعیم، حدیث گویی راستگوتر از ابو نعیم ندیده ام .» (63)
ج: موسی بن قیس الحضرمی .
یحیی بن معین، در مورد او می گوید: «ثقة، مورد وثاقت و اطمینان است » و ابو حاتم می گوید: «لا باس به، مورد ایراد نیست » و عبد الله بن احمد بن حنبل از پدرش نقل می کند که درباره او گفته است: «لا اعلم الا خیرا، چیزی جز نیکی درباره اش نمی دانم » (64) .
د: سلمة بن کهیل (م: 121 ق) از تابعین .
جملگی او را توثیق کرده اند از جمله: ابو زرعة که می گوید: «ثقة مامون ذکی، مورد وثوق، مطمئن و با هوش » ابو حاتم درباره اش می گوید: «ثقة متقن، مورد وثوق و استوار گفتار است » (65) .
هفتم: سیوطی در در المنثور به نقل از عبد بن حمید و عبد الرزاق از ابن عباس، این حدیث را آورده (66) و ابن کثیر نیز از عبد الرزاق این حدیث را نقل کرده است (67) . بنابراین ، کلام ابن تیمیه که می گوید افرادی مانند ابن حمید و عبد الرزاق ذکری از این گونه احادیث به میان نیاورده اند ، بی اساس است .
هشتم: آن مفسری که از ثعلبی آگاه تر است و احادیثی آورده که اجماع مفسران را بر نزول آیه درباره امام علی نقض می کند، کیست؟ ابن تیمیه تنها به نام ابن ابی حاتم اشاره می کند غافل از آن که همین ابن ابی حاتم همان طور که ملاحظه کردید روایت صحیح السند در مورد نزول آیه درباره تصدق امام علی نقل کرده است و روایتی که، ابن ابی حاتم از عبد الملک بن ابی سلیمان (م: 145 ق) از ابو جعفر الباقر - علیه السلام - نقل می کند افزون بر آن که، امام باقر هرگز نزول آیه را درباره امام علی - علیه السلام - انکار نکرده اند، این حدیث خبری واحد است و در کتاب های تراجم و رجال نیز عبد الملک از راویان امام باقر - علیه السلام- (68) و امام باقر - علیه السلام - از مشایخ او (69) شمرده نشده است، ابن جریر طبری و ثعلبی نیز مانند ابن ابی حاتم تنها از وی این حدیث را از امام باقر - علیه السلام - نقل کرده اند و سندی دیگر ندارد .
نهم: هیچ کس از بزرگان تفسیر در نزد ابن تیمیه مانند طبری، ابن ابی حاتم و دیگران به نقل از ابن عباس نگفته است رخداد تصدق انگشتر مربوط به ابا بکر است بلکه این ادعای ابن تیمیه است که به ثعلبی نسبت می دهد ، تنها خبری واحد مقطوع غریب بدون شاهد و متابع از عکرمه نقل شده که تصدق انگشتر را به ابا بکر نسبت داده است (70) ، عکرمه هم در نزد بزرگان اهل سنت مورد اعتماد نیست و از همین رو مسلم بن حجاج در صحیح خود از وی هیچ روایتی جز یک حدیث آن هم برای شاهد حدیثی دیگر نقل نکرده است (71) .
دهم: ابن تیمیه که بیهوده دست و پا می زند در آخرین نقد بر روایات شان نزول آیه درباره
تصدق انگشتر به وسیله امام علی - علیه السلام - ، به روایت ابن ابی حاتم از ابن عباس، تشبث می جوید که گفته است: «کل من آمن فقد تولی الله و رسوله و الذین آمنو، هر کس ایمان دارد، خدا و رسول و مؤمنان را به ولایت می پذیرد» غافل از آن که این حدیث ربطی به ادعای ابن تیمیه ندارد .